اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۵۶۳

۱

عالم از جلوه تو خرم شد

سایه گل آفتاب شبنم شد

۲

دورگردم به قرب می نازم

هر که بیگانه گشت محرم شد

۳

زهر بیگانگی چشید و نمرد

بوالهوس رفته رفته آدم شد

۴

عشق آیینه مآل نماست

شادی از اختلاط ما غم شد

۵

در زمان من و تو مهر و وفا

بیش از بیش شد کم از کم شد

۶

خونبهای اسیر تشنه لب است

ساغری کز لب تو زمزم شد

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۳۴۵

نظرات