اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۵۹

۱

چشمت به خاک ریخته خون پیاله را

بخشیده توتیای نگه چشم لاله را

۲

تا با خیال زلف تو پیوند کرده ام

پیچیده ام به رشته جان تار ناله را

۳

از تاب درد کیست ندانم که نوبهار

تبخاله کرده بر لب جو داغ لاله را

۴

گر بی رخ تو صبح به گلشن رود اسیر

سازد ز گریه داغ دل غنچه ژاله را

تصاویر و صوت

نظرات