
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۱۰
۱
گر سر و کار کسی با دل نبود
اینقدرها کارها مشکل نبود
۲
گرد مجنون کی ز صحرا می نشست
نقش پای ناقه گر محمل نبود
۳
قاصد آوارگی تا می رسید
گرد ما در دامن منزل نبود
۴
خضر خود می داند وعمر دراز
ما چه می کردیم اگر قاتل نبود
۵
یاد ایام گرفتاری اسیر
بیقراری از دلم غافل نبود
نظرات