
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۲۵
۱
بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد
عاشقی چشم نظر دوخته ای می خواهد
۲
بی تو با ناله و آهم سر و کار دگر است
شوق بال و پر افروخته ای می خواهد
۳
می توان سرمه بینش به خس و خار فروخت
دل خورشید وفا سوخته ای می خواهد
۴
دل به شوق تو به آیینه تسلی نشود
مصر ما یوسف نفروخته ای می خواهد
۵
شوقم از گلشن دیدار در آتش دارد
روی از باده بر افروخته ای می خواهد
۶
راز هر گمشده ثبت است به طومار بهار
لاله عذر دل وا سوخته ای می خواهد
۷
بسکه بالد به خود از برق ستم کشت اسیر
دامن خرمن اندوخته ای می خواهد
نظرات