اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۶۴

۱

مکن در کار گلشن جلوه‌های انتخابی را

مده بر باد رنگ و بوی گل‌های نقابی را

۲

دلم در سینه تا پر می زند چشمش خبر دارد

نمی دانم کجا آورده این حاضر جوابی را

۳

چه شد طفل است و خوابش می برد در دامن عاشق

ز چشمش یاد گیرد گفتگوی نیم خوابی را

۴

مده دردسر ساقی برای امتحان من

نیارد بر رخم صد جام رنگ بی حجابی را

۵

اسیرم هر چه هستم قایلم ناصح برو بنشین

به تعمیر دلم تا کی دهی زحمت خرابی را

تصاویر و صوت

نظرات