اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۶۵۴

۱

حسنش از گلزارها گلزارتر

دیده با حیرت پرستی یار تر

۲

لطف پنهان از تغافل تازه رو

دوستی از دشمنی خونخوار تر

۳

کشته نازم به مژگانم چه کار

گلبن آسودگی بیخارتر

۴

عشق ساقی باده خون میخانه دل

هر که آنجا سست تر هشیارتر

۵

شیشه دل تیشه سختی بیستون

کار ما از کوهکن دشوارتر

۶

دشمنان از دوستان محرمترند

دوستان از دشمنان اغیارتر

۷

بوالهوس کور است و عاشق دوربین

پاره ای این راه ناهموارتر

۸

روشناس سنگ طفلان است اسیر

ناصحا پند تو گوهربارتر

تصاویر و صوت

نظرات