
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۵۷
۱
سینه صافی با عداوت خویشتر
دشمنیها مصلحت اندیشتر
۲
راه شوق است اینکه دل پر می زند
سبقت واماندگیها بیشتر
۳
قرب دوری محرم بیگانگی
آشنایی بیشتر از پیشتر
۴
دوستکامم دوستکامم دوستکام
خاطر چرخ از ملالم ریشتر
۵
دل جراحت زار سنگ آیینه شد
ساده لوحیها مآل اندیشتر
۶
خون خود کردم حلال ای دشمنان
می خورد زخم از رگ من نیشتر
۷
چشم بر لطف کسی دارد اسیر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
تصاویر و صوت

نظرات