
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۵۸
۱
بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر
بد مستیم ز توبه بیجا وبال تر
۲
آهم غبار جلوه و اشکم شرر نسب
آیینه از جمال تو پر خط و خال تر
۳
ابر غبار تربت ما ذره بار شد
خورشید جلوه های رسا بی زوال تر
۴
قامت رسا و جلوه مستانه خوش نما
باغ قیامت است تماشا نهال تر
۵
تعبیر خواب فتنه پریشانی دل است
آشفتگی زلف تو فرخنده فال تر
۶
بهتر ز خون بی رگ ما خاک خفتگان
درد فنا ز کوثر هستی زلال تر
۷
پرواز می کنم که اسیر تو گشته ام
در دام بیقراریم آسوده بال تر
نظرات