
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۶۲
۱
حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذر
حجابت می کشد درد سر از آه حزین مگذر
۲
غباری هر طرف چون ذره در پرواز می آید
قیامت می شود از آه مشتاقان چنین مگذر
۳
به عشق آشناییها به جان بیوفاییها
که مست سرگرانی از دل ما بیش از این مگذر
۴
ز یکتایی غبار نیستی تسخیر عالم کرد
سلیمان گر شوی زنهار از این نقش نگین مگذر
۵
شراری بلکه افروزد چراغ کشته ما را
اسیر از پشتگرمیهای آه آتشین مگذر
نظرات