
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۶۸
۱
ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر
هر موی بر سر از تو در اندیشه دگر
۲
رفتم که زیر سایه هر برگ این چمن
خالی کنم به یاد خزان شیشه دگر
۳
جز عشق نیست مسئله آموز کفر و دین
از پیش برده هر کس از او پیشه دگر
۴
درد تو کوهکن دل ما بیستون صبر
هر داغ کهنه زخم دم تیشه دگر
۵
کی عشق جا کند به دل بوالهوس اسیر
شیر است آنکه دم زند از پیشه دگر
تصاویر و صوت

نظرات