
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۷۸
۱
پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز
نازکن ناز کجا وقت نیاز است هنوز
۲
حسن مغرور کجا بندگی عشق کجا
هر نیاز تو جگر گوشه ناز است هنوز
۳
پاس غم از دل فولاد غبار انگیزد
خاطر نازکت آیینه راز است هنوز
۴
صید شاهین محبت مشو ای کبک خرام
دل ز نیش مژه ات سینه باز است هنوز
۵
حسن را زنده جاوید کند نسبت عشق
نمک قصه محمود ایاز است هنوز
۶
گرچه با یاد تو از خویش نهان سوختهام
دل ز خاکسترم آیینه طراز است هنوز
۷
در گرفتاری صیاد شد آواره اسیر
عشق او بر اثرش در تک و تاز است هنوز
تصاویر و صوت

نظرات