
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۸۱
۱
مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس
مسند ما اخگر تابنده چون خاشاک بس
۲
نیست تاب دام آزادی اسیران تو را
صید ما را محنت محرومی فتراک بس
۳
بی سبب ما را سپند آتش دوری مکن
اشک خونین چشم زخم دیدهای پاک بس
۴
درد راحت بر نتابد جان غم فرسود ما
راحت جان ترکتاز درد آن بیباک بس
۵
چون شوم گرم خیال خنجر بیداد خویش
جای روزن کلبه تاریک دل را چاک بس
۶
آسمان را هم به چرخ آورد شور عشق او
ننگ ما سرگشتگان هم چشمی افلاک بس
تصاویر و صوت

نظرات