اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۶۹۴

۱

از قدش جلوه انتخاب فروش

از رخش باده آفتاب فروش

۲

عشق در پرده جلوه گر شده باز

دیده حیرتم نقاب فروش

۳

غفلت آباد سرنوشت من است

عمرم افسانه ای است خواب فروش

۴

دهر میخانه نگاه تو شد

سوخت هنگامه شراب فروش

۵

غنچه بادام تلخ شد در باغ

زهر خند که شد عتاب فروش

۶

غنچه گردد گل شکفته عیش

گر دل ما شود شراب فروش

۷

گریه را رنگ و بوی معشوق است

دیده ما نشد گلاب فروش

۸

شوخی گلشنش ز مکتب برد

گل صد برگ شد کتاب فروش

۹

کام دل تر نشد ز اشک اسیر

لب دریا که دیده آب فروش

تصاویر و صوت

نظرات