
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۷۳
۱
شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما
جز سنگ فتنه یار نیارد درخت ما
۲
بیگانه الفتیم چه دنیا چه آخرت
در خانه وجود و عدم نیست رخت ما
۳
ابر بهار گریه مستانه خودیم
گلهای باغ ما جگر لخت لخت ما
۴
زیر نگین ماست دو عالم گذشتگی
بیزاری کلاه و نمد تاج و تخت ما
۵
گوهر چکد ز شبنم گلزار فقر اسیر
ابر بهار چون نشود پوست تخت ما
نظرات