اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۷۴۲

۱

نگه در دیده مانند گلی در دام خس دارم

نفس در سینه همچون عندلیبی در قفس دارم

۲

سرشکم برده هر جا پاره دل لاله می کارد

ندارم لاله زار گریه دشت پر جرس دارم

۳

به کس هرگز نیفتاده است کارم عشق را نازم

به فریادم چه حاجت داور فریاد رس دارم

۴

چرا بی برگ ماند گلشن سودا اسیر از من

که همچون سنگ طفلان میوه‌های پیشرس دارم

تصاویر و صوت

نظرات