اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۷۵۰

۱

دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم

نمی دانم چه می گویم عجایب حالتی دارم

۲

نه با اشکم نه با آهم نه با دردم نه با داغم

به جای توشه ره دامن پر خجلتی دارم

۳

اگر غمهای او باشد و اگر سودای او باشد

صلایی می توانم زد دل پر حسرتی دارم

۴

نبرد سینه صافی داد بر دل می توانم داد

حریفم روزگار افتاده،در ششدر لتی دارم

۵

اسیر از کوه غم بالیدم آخر درد یار شدم

چه دانستم که با این نا امیدی قوتی دارم

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۴۳۴

نظرات