اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۷۶۴

۱

در نظر نقش و نگارت می کشم

تا نفس دارم خمارت می کشم

۲

می شوم خاک و گلستان می شوم

حلقه در گوش بهارت می کشم

۳

سینه از داغت بر آتش می زنم

درد یاری در دیارت می کشم

۴

در سر مستی ز ساغر بیخبر

حرف لعل میگسارت می کشم

۵

بزم یکرنگی است مشق دوستی

از دل خود انتظارت می کشم

۶

خاک می گردم به راه وعده ای

انتقام از انتظارت می کشم

۷

پر به صبر خویش می نازی اسیر

حلقه در گوش قرارت می کشم

تصاویر و صوت

نظرات