اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۷۷۳

۱

کو جنون کز سنگ طفلان خانه‌ای پیدا کنم

خواب راحت چون شرر در بستر خارا کنم

۲

می‌روم تا از غبار خاطر و سیلاب اشک

خنده بر سامان دشت و مایه دریا کنم

۳

آرزو دارم که از اعجاز بخت واژگون

او نماید لطف و من دانسته استغنا کنم

۴

گر نمانده باده مستی غم ساقی کجاست

آن نیم کز بهر جامی ترک این سودا کنم

۵

بهر بلبل منع گلبن می کنم از پای سرو

گر چو قمری با گرفتاری سری پیدا کنم

۶

کی گشاید گوشه چشمی به سوی من اسیر

گر چو بی مهری به چشم اختر خود جا کنم

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۴۴۳

نظرات