
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۷۷۸
۱
یاد چشمی را به افسون رام الفت میکنم
مینشینم گوشهای تنها فراغت میکنم
۲
ننگ سربازی است امید ترحم داشتن
جان فدای جور یار بیمروت میکنم
۳
خاطر من مفلس و گنج روان عشق نیست
تکیه بر جمعیت گرد کدورت میکنم
۴
محشر صد زخم ناسور است چاک سینهام
خواب خوش در بستر شور قیامت میکنم
۵
از تغافل صد رهم گر خون بریزی چون اسیر
از دم تیغ تو احیای شهادت میکنم
تصاویر و صوت

نظرات