
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۷۸۶
۱
سیماب توشه سفر خواب کرده ایم
این رسم تازه ای است که ما باب کرده ایم
۲
صید اثر هلاک خدنگ دعای ماست
یا رب کمان کیست که محراب کرده ایم
۳
شبها به یاد روی تو سیماب اشک را
از گریه شبنم گل مهتاب کرده ایم
۴
دور از تو غیر طعنه آرام می زند
غافل که ما چه با دل بیتاب کرده ایم
۵
ما صید امتحان جفاییم چون اسیر
شمشیر را ز شرم شکست آب کرده ایم
نظرات