اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۸۳۳

۱

نگه خون شد به چشم دیدنی کو

دل آتشخانه شد گل چیدنی کو

۲

زخوی فتنه هر ساعت به رنگی

ادب را جرأت پرسیدنی کو

۳

سخنها دارم اما بی دماغم

دل گفتن غم بشنیدنی کو

۴

اسیر از گردش چشم تو شد مست

قدح را فرصت پرسیدنی کو

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۴۶۷

نظرات

user_image
محمد خراسانی
۱۴۰۲/۰۶/۲۴ - ۰۶:۵۰:۰۸
مفاعیلن مفاعیلن فعولن