اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۸۳۵

۱

هر نقش قدم چشمه خون است در این راه

خضر من سرگشته جنون است در این راه

۲

از دل به طواف سرکوی تو رسیدیم

نقش پی ما داغ درون است در این راه

۳

رخشنده هلال دم شمشیر تو از دور

دیدیم همین جلوه شگون است در این راه

۴

آن تشنه آواره که خوانند سرابش

این قافله را رهنمون است در این راه

۵

نقش پی مجنون نکند راهنمایی

دیوانگی هر که فزون است در این راه

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۴۷۰

نظرات