
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۸۶
۱
سینه صاف است پیر ما خوشا احوال ما
فال رحمت می گشاید نامه اعمال ما
۲
سرعت پرواز ما را پرگشودن غفلت است
ذره تا خورشید می خندد به استعلاج ما
۳
بیخود از سیر جراحت خانه دل می رسیم
بوی گل مستانه می آید به استقبال ما
۴
بی نیازی نسخه آمال ما را خوانده است
بهتر از فال دو عالم چون نیاید فال ما
۵
در دل از یاد نگاه گرمی آیین بسته ایم
دیده آیینه داغ اختر اقبال ما
۶
شوق کامل را به صد زنجیر نتوان داشتن
می پردگر بر دل خارا کشی تمثال ما
۷
هر سر مژگان نوازشنامه ای شد بیخبر
اینک از در می رسد پیک مبارک فال ما
۸
نا امیدی کارش از مطلب روایی هم گذشت
خاطر ما بیش از این غافل مشو از حال ما
۹
روز و شب را سنبل و گل در گریبان میکنیم
عید نوروز است از یاد تو ماه و سال ما
۱۰
شیشهها بلبل شود جوش بهار عشرت است
خنده گل میچکد از جام مالامال ما
تصاویر و صوت

نظرات