
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۸۶۱
۱
همه نازی نیاز می بینی
شوخی و امتیاز می بینی
۲
سوخت دل مغز استخوان مرا
شمع خلوت گداز می بینی
۳
با نگه آشنا نمی گردد
چشم الفت نواز می بینی
۴
در میان سهی قدان خود را
چقدر سرفراز می بینی
۵
عالم از طره تو سنبل کار
باغ عمر دراز می بینی
۶
زور بازوی نازها دیدی
امتحان نیاز می بینی
۷
مژه در گرد فتنه پنهان است
گوشه چشم راز می بینی
۸
کشور اشک و آه ماست اسیر
به نشیب و فراز می بینی
نظرات