
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۸۶۴
۱
به طوفان اشکی به غوغای آهی
به غارت دهم محشری از نگاهی
۲
ز دام عدم می کند رم نگاهم
چها می کند چشم او از نگاهی
۳
به حق تمنا به جان تماشا
ندارم گناهی ندارم گناهی
۴
چو دستی گریبان تقصیر گیرد
من و دامن خجلت عذرخواهی
نظرات
محمد خراسانی