اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۸۹

۱

گداخت بر لب حسرت ترانه دل ما

تبسمی کن و بشکن بهانه دل ما

۲

سلم فروخته خرمن به برق ناکامی

دمیدن و ندمیدن ز دانه دل ما

۳

حباب چشمه نزدیک راه تفرقه ایم

خراب سیل غبار است خانه دل ما

۴

ز جوش بلبل و پروانه چون گل از هم ریخت

به شاخسار جنون آشیانه دل ما

۵

که در دل است که درگرد شوق پنهان است

زسجده پاشی ما آستانه دل ما

۶

زساده لوحی حیرت اسیر نومیدیم

که راه گوش نداند فسانه دل ما

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۱۱۴

نظرات