
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۱۱۵
۱
تا همتم به راه طلب پا نهاده است
پا بر سر هزار تمنا نهاده است
۲
مجنون ندیده بالش راحت به خواب هم
گاهی سری به دامن صحرا نهاده است
نظرات