
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۱۴۰
۱
خسته جور تو با ناله و افغان ننشست
بسته زلف تو یک لحظه پریشان ننشست
۲
غنچه بی یاد لبت بر رخ بلبل نشکفت
لاله بی داغ وفایت به گلستان ننشست
نظرات