اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۱۶۲

۱

دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت

در آب لعل آتش ما پیچ و تاب داشت

۲

مطلب گداخت شوخی دشنام را چه شد

حرف به لب نیامده ما جواب داشت

۳

آزاده را فسانه راحت هم آفت است

یوسف چه رنجها که ز تعبیر خواب داشت

تصاویر و صوت

نظرات