
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۴۸
۱
ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد
ز رشک خون به دل نوبهار خواهم کرد
۲
هزار درد سرم هست غیر بیکاری
جنون رسید ندانم چه کار خواهم کرد
نظرات