اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۲۵۱

۱

آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد

گر فتد سایه عشق به زمین می سوزد

۲

فکر شبگیر سر کوی تو دارد در سر

پیک آهم نفسم از بهر همین می سوزد

۳

سینه صافی است مرا صیقل آیینه اسیر

گر نماید دلم اندیشه کین می سوزد

تصاویر و صوت

نظرات