
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۵۵
۱
هستیم از بس غبار خاطر احباب شد
هر سر مژگان من سرچشمه سیلاب شد
۲
پاره ابری شد از باران اشک من قفس
چشمه دام از سرشکم حلقه گرداب شد
نظرات