
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۷۵
۱
آشنایی نه چراغی است که خاموش شود
دوستی نیست جناغی که فراموش شود
۲
چون مست باده ستم آن سنگدل شود
ترسم ز صبر جورکشان منفعل شود
۳
آباد خانه دلم از گرد کلفت است
ترسم غبار خاطرم از گریه گل شود
نظرات