
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۳۰۰
۱
کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیدهام
پا به دامان تحمل تا کمر پیچیدهام
۲
کی حدیث شکوه میگوید لب اظهار من
من که درد ناوکش را در جگر پیچیدهام
تصاویر و صوت

نظرات