
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۳۰۹
۱
کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم
که همچون شعله صد گنج شرر در آستین دارم
۲
بود آیینه آتش نما خاکستر عاشق
چو اخگر نور پنهان روشن از لوح جبین دارم
۳
تو پر درد آشنا من بیزبان فرصت تغافل کیش
دل پر آرزویی چون نگاه واپسین دارم
نظرات