اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۳۲۱

۱

نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشانده ایم

در زمین سینه تخم نیشتر افشانده ا یم

۲

دشت و دریای توکل را نسیم موجه ایم

از قناعت آستین بر خشک و تر افشانده ایم

تصاویر و صوت

نظرات