اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۳۸

۱

عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما

خاطر خود را ز هر اندیشه خستن کار ما

۲

هر نفس بست و گشادی هست در دست خیال

کار دل افتادن اندر دام و جستن کار ما

۳

گل اگر در پیرهن باشد جنون را نشتر است

نیست خار حرف در خاطر شکستن کار ما

تصاویر و صوت

نظرات