
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۵۵
۱
نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب
از شور خنده گل گردد چمن لبالب
۲
در حیرتم که دیگر چون خواب کینه بیند
یاری که جرعه گیرد از خون من لبالب
تصاویر و صوت

نظرات