اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۶۷

۱

امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست

آرزو با سمنت دست و گریبان اینجاست

۲

هرکه پابسته آن زلف چو زنجیرم دید

گفت سرحلقه زنار پرستان اینجاست

۳

دل طلبکار لبش بود که ناگه خالش

خضر ره شد که لب چشمه حیوان اینجاست

تصاویر و صوت

نظرات