اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۶۸

۱

هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست

مژده ای دیده که از دور غباری برخاست

۲

تو به خونریزی و ما از پی تسلیم شدن

هر که را دست و دلی بود به کاری برخاست

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۱۵۸

نظرات