
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۷۰
۱
چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست
همچو اشکم عقده مشکل گشایی برنخاست
۲
زنگ شرکت برنتابد باطن روشندلان
تا سکندر خاک شد آیینه رایی برنخاست
۳
برق تازیهای عمر است اینکه در راه طلب
رهروان را چون نگه آواز پایی برنخاست
تصاویر و صوت

نظرات