شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۱۱۸ - انتظار فرج

۱

ای آفتاب هاله‌ای از روی ماه تو

مه بر لب افق لبه‌ای از کلاه تو

۲

لرزنده چون کواکب گاه سپیده‌دم

شمع شبی سیاهم و چشمم به راه تو

۳

کی می‌رسی به پرچم خونین چون شفق

خورشید و مه سری به سنان سپاه تو

۴

ای دل فریب جادوی مهتاب شب مخور

زلفش کشیده نقشه روز سیاه تو

۵

آنکو لهیب آتش از رو نمی‌برد

اندیشه‌ای کند مگر از دود آه تو

۶

گر اشکِ توبه‌ات به دواتِ مَلَک نریخت

بگذار پای من بنویسد گناه تو

۷

شاها به خاک پای تو گل‌ها شکفته‌اند

ما هم یکی شکسته و مسکین گیاه تو

۸

من روی دل به کعبه کوی تو داشتم

کآمد ندای غیب که این است راه تو

۹

یک نوک پا به چادر چوپانیم بیا

کز دستچین لاله کنم تکیه‌گاه تو

۱۰

آیینه سازمت همه چشمه‌سارها

وز چشم آهوان بنوازم نگاه تو

۱۱

بعد از نوای خواجه شیراز شهریار

دل بسته‌ام به ناله سیم سه‌گاه تو

تصاویر و صوت

پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
امید
۱۳۹۵/۰۲/۲۸ - ۰۸:۴۴:۳۰
تورا قسم به سر بی بدن.... بیا
user_image
امید
۱۳۹۵/۰۲/۲۸ - ۰۸:۴۵:۵۵
روح مرحوم استاد سخن فخر سرزمین آذری ها شاد
user_image
وحید محمدپور کاریزکی
۱۳۹۹/۰۲/۱۶ - ۲۳:۳۸:۳۵
در مورد بیت پایانی:شعرای بزرگ همچون شهریار واقف به زیبایی واثرگذاری شعر خود بوده اند. خواجه شیراز نیز در منتها درجه دلکشی و شیرینی سخن، در فزون از شصت مورد، از شعر خود چه به جا که تعریف نموده است. از آن جمله:در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ *** سرود زهره به رقص آورد مسیحا رایا در جای دیگر:سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد *** که شعر حافظ شیرین سخن ترانه تست.
user_image
جواد نص رتی
۱۴۰۱/۰۴/۰۶ - ۰۷:۳۸:۰۶
یک بیت رو کم کردید. گر اشک توبه ام به دوات ملک نریخت بگذار پای من بنویسند گناه تو این بیت زیباست، چر حذف کردید رو نمیدونم.
user_image
محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com
۱۴۰۲/۰۶/۲۵ - ۱۷:۳۴:۵۶
دو بیت ناب را چرا از این غزل شیوای حضرت شهریار برداشته اید؟ آنکو لهیب دوزخش از رو نمی رود اندیشه ای کُند مگر  از دود آه تو گر اشک توبه ات  به دوات مَلَک نریخت بگذار پای من    بنویسندگناه تو