شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۱۳۱ - ماه بر سر مهر

۱

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی

چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی

۲

به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود

چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی

۳

منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم

تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

۴

بیا که با همه نامهربانیت ای ماه

خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی

۵

بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد ،کس

نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی

۶

زکات قامت چون سرو ناز و زلف دوتا

بیا که پشت من از بار غم دوتا کردی

۷

منت به یک نگه آهوانه می بخشم

هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی

۸

اگرچه کار جهان بر مراد ما نشود

بیا که کار جهان بر مراد ما کردی

۹

هزار درد فرستادیم به جان لیکن

چو آمدی همه آن دردها دوا کردی

۱۰

کلید گنج غزل‌های شهریار تویی

بیا که پادشه ملک دل گدا کردی

تصاویر و صوت

نوح منوری :
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
سعید
۱۳۹۳/۰۳/۱۱ - ۰۲:۴۰:۳۹
سلام؛شعر استاد خیلی عالی بود.از دوستان کسی میدونه که استاد این شعر رو برای چه کسی گفته ؟
user_image
زین العابدین
۱۳۹۳/۱۲/۰۲ - ۰۵:۴۱:۴۵
سعید جان.ابتدا برای معشوق دوستش سرود،لیک به اتفاق یار خود را در رستورانی دید و برای او هم خواند
user_image
غزلسرا
۱۳۹۶/۱۲/۱۶ - ۱۸:۲۲:۲۵
سلام،معنی تام ببت آخر چیست؟
user_image
پدرام
۱۳۹۷/۰۸/۰۲ - ۲۲:۳۴:۰۵
خانم یا آقای غزلسرا:معنی تام و تمام بیت آخر در این غزل اینست:ای معشوق من، مجموعه غزلهای من مانند یک گنجینه پر ارزش هستند که تو کلید این گنجینه هستی. اما از زمانی که تو کلید این گنجینه شدی، به همه این گنج دست یافته و آنرا تصاحب کردی. بنابراین مرا که برای خود در غزلسرائی پادشاهی بودم، گدا کردی.پیشنهاد اصلاحی برای مسئولین محترم سایت:1. در مصرع اول بیت سوم واژگان "جورو جفا" را باید اینگونه نوشت: "جور و جفا".2. واژه "فرستادیم" در مصرع اول بیت هشتم را باید اینگونه نوشت تا خواننده در خواندن مصرع دچار مشکل از دست دادن وزن غزل نشود:"هزار درد فرستادی ام به جان لیکن"موفق و پیروز باشید
user_image
امیر
۱۳۹۷/۰۹/۰۵ - ۱۸:۴۱:۱۷
اینطوری درسته؟چه شد که بار دگر یاد آشنا کردیچه شد که شیوه‌ی بیگانگی رها کردیبه قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بودچه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردیمنم که جور و جفا دیدم و وفا کردمتوئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردیبیا که با همه نامهربانی‌ات ای ماهخوش آمدی و گل آوردی و صفا کردیبیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کسنپرسد از تو که این ماجرا چرا کردیمنّت به یک نگه، آهوانه می بخشمهر آنچه ای خُتَنی خط من خطا کردیاگر چه کار جهان بر مراد ما نشودبیا که کار جهان بر مراد ما کردیهزار درد فرستادی‌ام به جان لیکنچو آمدی همه آن دردها دوا کردیکلید گنج غزل‌های شهریار توئیبیا که پادشه مُلک دل گدا کردی
user_image
دردی نوش
۱۳۹۷/۰۹/۰۶ - ۱۴:۵۴:۱۸
یه ژانر از ادبیات ما مختص شهریاره. حالتی که معشوق رفته توی زمانی که دیگه کار از کار گذشته برمی‌گرده ولی قدمش هنوز سر چشمه.
user_image
عرشیا امیدی
۱۳۹۷/۰۹/۰۷ - ۰۷:۳۹:۲۴
فک کنم استاد این شعرو برای عشقشون که اومد در اخر سر سروردن حالا گذریم این شعر زیبارو دیشب محسن چاوشی با لحنای دلبرانه و تلفظ غلیظ کلمات با قطعه "چه شد" منتشر کرد گوش کنید و شعرو حفظ کنید
user_image
حسین
۱۳۹۷/۰۹/۱۲ - ۰۴:۴۲:۳۱
درود بر استاد ، ناز نفست آقای چاوشی عزیز
user_image
ممرضا
۱۳۹۷/۰۹/۱۲ - ۱۶:۵۶:۰۷
آهنگ بانوی عمارت که توسط محسن چاووشی برای تیتراژپایانی سریالی با همین نام خوانده شده
user_image
سیدحسین
۱۳۹۷/۰۹/۱۸ - ۱۳:۱۵:۲۹
با سلام. دوستان معنی بیت ششم ،(منت...) رو لطف میکنین بگین.ممنون
user_image
زهرا
۱۳۹۷/۰۹/۱۸ - ۱۳:۴۴:۱۶
دوستانمن ات به یک نگه...یعنی من تو را ...نه مِنَتدرستش اینه:مَنَت
user_image
زهرا
۱۳۹۷/۰۹/۱۸ - ۱۳:۴۷:۵۳
یعنی با یک نگاه آهوانه(پر غمزه) که به من ارزانی کنی تمام اشتباهات تو را میبخشمآهوی منطقه ای به نام ختن معروف بوده بخاطر عطری که در نافه داشته و زیاد در اشعار اورده شدهواج ارایی با ختن و خط و خطا هم که عالی...روح استاد شاد
user_image
زهرا
۱۳۹۷/۰۹/۱۸ - ۱۳:۵۲:۲۷
در واقعمَن ات به یک نِگهِ آهوانه می بخشم...
user_image
ما را همه شب نمی برد خواب
۱۳۹۷/۰۹/۱۸ - ۱۴:۱۳:۳۴
سید حسین زهرا بانو کاملا درست توضیح دادند , فقط یک نکته در تکمیل حاشیه اشون ,این آهوی ختن دو تا خط زیر گلوش داره و تا زیر چونه هم میرسه فقط نمیدونم چرا ختنی خط رو گفته شاید منظورش گیسوی یار بوده در دو طرف شانه اش و شاید هم فقط برای تعریف گفته
user_image
ما را همه شب نمی برد خواب
۱۳۹۷/۰۹/۱۸ - ۱۴:۱۴:۴۷
راستی اگه اشتباه نکنم گونه ی نر این آهو دوتا دندون نیش ترسناک داره !
user_image
#م_سورنا_باغملک
۱۳۹۷/۰۹/۱۹ - ۱۹:۵۵:۴۷
بادرود ب روح شهریارِ غزلِ معاصر ایران و صدای زیبای آمحسن چاووشی و نظردوستان و گرامیانِ سایتاین چندبیت سروده ی حقیر تقدیم ب روح استادشهریارو شما بزرگواران"خائن"امشب بیاد جانان، جانم بر لب آمدگویی طبیب خفته سْتْ،کین سان به من تب آمدتاب از کفم بدزدید،روح از تنم جدا کردغارتگریست شب رو،کین گونه در شب آمد..امشب بیاد خائن، جانم بر لب آمدایکاش......#م_سورنا_باغملکازنوشتن تمام شعرمعذورموهرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد
user_image
#م_سورنا_باغملک
۱۳۹۷/۰۹/۱۹ - ۲۰:۰۰:۱۹
این غزل سروده ی حقیر(#م_سورنا_باغملک)، هم تقدیم ب روح بلند استادشهریار و ادمین محترم سایت وخانندگان گرامیدعای تبدعا بکن ک بمیرم،ک راحتم بکنیبدان جهان ک رسیدم شفاعتم بکنیاگر ب مرگ نکردی،دعای تب بنماب بستری ک فتادم،طبابتم بکنیطبیب ناله و دردی،رفیق نیمه رهیبیا ک چاره ب دردِ، فراقتم بکنیب بسترم ک رسیدی،مخند و طعنه مزنبکن حلال ک غرقِ،خجــــــــــالتم بکنیبرای آنهمه ظلمی ک ما به هم کردیمبه دادگاه الهی ، شکـــــــــــــــایتم بکنیهمینکه دیدی و محکومِ چوبه یِ دارَمببخش!تا چو بزرگـــــــان،برائــــــــــتم بکنی....#م_سورِنا_باغملک
user_image
ما را همه شب نمی برد خواب
۱۳۹۷/۰۹/۲۰ - ۰۲:۱۶:۳۳
سورنا جان هم استانی عزیزماشعارت زیبا هستن و لطیف , بنده هم قبلا گاهی نوشته های خودم را به اشتراک میگذاشتم یک روز یکی از همین نویسندگانی که سری در سرها داره , و نام آور!خیلی راحت جمله ی کلیدی یکی از اشعار بنده رو برداشت و از اون روز با اینکه نوشته هام هم ثبتکتابخانه ی ملی هست هم ثبت ارشاد حقیقتا جرات اشتراک گذاشتن ندارم!یه تجربه ی کوچولو از خودم بهت بگم , هیچ وقت کلمه ی نازل توی شعر در مورد معشوق به کار نبر ,بزرگان این مملکت همیشه سر تواضع بر پای معشوق گذاشته اند ...
user_image
Amin saberi
۱۳۹۷/۱۰/۰۱ - ۰۲:۵۰:۰۲
استاد بی بدیل عصر معاصر جناب شهریار درد و دل و گله را به معشوق از طریق بازگشت معشوق به عاشق بیان کرده اند و بعد نامهربانی معشوق را نادیده میگیرد که صد البته رسم عاشق واقعی این است.حجب و حیای معشوق هم از طریق شرم بیان شده است.واقعا عالیه
user_image
احمد بودیانی
۱۳۹۷/۱۰/۰۵ - ۱۴:۲۲:۱۲
معنی بیت اخر .یک جمله و شهریار تمام شعرهای خودش رو خلاصه کرد . عشق یارش باعث این اشعار شده . واین زیبایی
user_image
محمدرضا صافیان
۱۳۹۷/۱۲/۱۲ - ۰۹:۱۰:۲۹
درموردشعر هرشاعر این که چه شدکه آن شعر راسرود ودلیل آوردن برای علت سروده آن شعرکاری بیهوده است ما به متن نظر داریم نه به علت پدیدآمدن آن امروزه ساختارگرایی وپساساختارگرایی ایجاب میکند که حتی ما مولف رادرنظرنگیریم که چه کسی است بیش ازهرچیزبرداشت هرمنوتیکی یعنی تاویل وتفسیرمتن مهم است ومرگ مولف اساس برداشت ازمتن به حساب می آیداین غزل به همین صورت که هست زیباوباارزش است درد دل معشوقی جفادیده وبه معشوق بازگشته است وجالب است که معشوق این بازگشت راخواسته است.
user_image
ها؟...
۱۳۹۸/۰۷/۱۹ - ۱۰:۲۲:۵۶
دوستان بنده تو دیوانی که از حضرت شهریار (ره) دارم بعد از بیت پنجم یک بیتی هست که اینجا وجود نداره:زکوة قامت چون سرو ناز و زلف دوتابیا که پشت من از بار غم دوتا کردیمیخواستم بدونم اینجا اشتباهی جا افتاده یا همچین بیتی نیستش نسخه بنده ایرادی داره؟
user_image
حسین جباری
۱۳۹۸/۰۹/۰۲ - ۱۱:۰۹:۰۷
سلام دوستانمحمد رضای عزیز، دونستن شرح حال شاعر قطعا علاوه بر فهم بهتر شعر کمک میکنه تا از زندگی کسی که از فرهیختگانمونه درس بگیریم، حالا بهانش شعرش باشه که بهتره!و درمورد خود غزل، زیبا بود، تا حالا غزلی با این حال از شهریار درمورد تاج سر بودن معشوق رفته ندیدم...
user_image
Z
۱۳۹۸/۱۱/۲۷ - ۰۷:۵۱:۴۷
چوخ گوزل، یاشاسین شهریار
user_image
امیر
۱۳۹۹/۰۹/۲۹ - ۰۱:۴۹:۲۸
سلام ببخشید برداشت بیت اول و دوم و میشه بگید
user_image
امیر
۱۳۹۹/۰۹/۲۹ - ۰۱:۵۰:۵۰
سلام برداشت کلی دو بیت اول چی میشه
user_image
محسن نیکخواه
۱۴۰۰/۰۱/۱۳ - ۱۲:۵۱:۵۶
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی برخلاف تفسیر ددستمان یعنی:بیا که منِ گدا را پادشاه ملک دل کردی
user_image
سیدرسول محبوبی
۱۴۰۱/۰۱/۱۷ - ۱۹:۰۱:۰۳
تعبیر آقامحسن نیکخواه قرین به صحت نیست البته با عرض پوزش،بیت آخر اینگونه تعبیر میشود: آن کسی که بر دل خود وتمایلات درونی خود حاکم وپادشاه بود را تو گدای محبت خود نمودی
user_image
سیدرسول محبوبی
۱۴۰۱/۰۱/۱۷ - ۱۹:۰۴:۲۴
خطاب شاعر ،خطاب عاشق است به معشوق،تو(معشوق) منی که حاکم بر دل خود بودم را گدای خود نمودی تا از تو علاقه ومحبت را نسبت به خودم گدایی کنم
user_image
Übermensch
۱۴۰۲/۱۰/۲۶ - ۱۴:۵۹:۰۹
این شعر شهریار زیباست اما چه حیف که چاوشی آن را خوانده و بسیار ضعیف اجرا کرده خصوصا بیت بیا که چشم تو تا شرم دارد کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی یعنی شما این دو بیت آخر رو میتونی با خوانش افتضاح چاوشی تغییر بدید به: بیا که تا چشم تو پر عصمت و ناز بر من افتد نپرسد از تو که این ماجرا چه بدبختی است؟!