شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۱۵ - نقش حقایق

۱

ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت

وی جام بلورین که خورد باده نابت

۲

خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر

از خواب برآرم که نبینند به خوابت

۳

ای شمع که با شعله دل غرقه به اشکی

یارب تو چه آتش که بشویند به آبت

۴

ای کاخ همایون که در اقلیم عقابی

یارب نفتد ولوله وای غرابت

۵

در پیچ و خم و تابم از آن زلف خدا را

ای زلف که داد این همه پیچ و خم و تابت

۶

عکسی به خلایق فکن ای نقش حقایق

تا چند بخوانیم به اوراق کتابت

۷

ای پیر خرابات چه افتاده که دیریست

در کنج خرابات نبینند خرابت

۸

دیدی که چه غافل گذرد قافله عمر

بگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت

۹

آهسته که اشکی به وداعت بفشانیم

ای عمر که سیلت ببرد چیست شتابت

۱۰

ای مطرب عشاق که در کون و مکان نیست

شوری به جز از غلغله چنگ و ربابت

۱۱

در دیر و حرم زخمه سنتور عبادت

حاجی به حجازت زد و راهب به رهابت

۱۲

ای آه پر افشان به سوی عرش الهی

خواهم که به گردی نرسد تیر شهابت

۱۳

شهریست بهم یار و من یک تنه تنها

ای دل به تو باکی نه که پاکست حسابت

تصاویر و صوت

پری سانکنی عندلیب :

نظرات

user_image
سهیلا
۱۳۸۷/۰۵/۲۷ - ۰۵:۲۹:۲۶
خیلی خیلی قشنگ بودواقعا لذت بردم
user_image
مهدی اقبال
۱۳۹۰/۰۱/۱۴ - ۱۴:۰۷:۳۲
عجب بیتی است این بیت .ای کاش فقط همین یک بیت را همیشه آویزه گوشمان می کردیم:"آهسته که اشگی به وداعت بفشانیمای عمر که سیلت ببرد چیست شتابت"
user_image
عبدالرضا بندری
۱۳۹۱/۰۱/۲۰ - ۰۰:۰۵:۵۲
بسیار شیوا رسا است خدایش بیامرزد
user_image
ابوالفضل
۱۳۹۱/۱۲/۱۳ - ۰۵:۳۴:۳۱
حضرت استاد آیت الله فاطمی نیا از این بیت " آهسته که اشکی به وداعت بفشانیم ای عمر که سیلت ببرد چیست شتابت " بسیار خوششان آمده است .
user_image
یعقوب خاوری
۱۳۹۲/۱۰/۰۵ - ۰۰:۰۴:۰۹
بسیار زیباست. در بیت 3 و 8 اشگ به اشک تبدیل شود. با تشکر
user_image
پویا
۱۳۹۲/۱۰/۲۳ - ۱۵:۰۲:۲۷
بسیار زیبا ودلکش و نغز است شعر استاد اما........."همه عالم طرفی کشور ما هم طرفی...... شهریاری طرف ماو به جز ایران نیست" قسمتی از شعر بنده حقیر است
user_image
هروی کرمانشاهی
۱۳۹۳/۰۳/۱۲ - ۱۸:۱۹:۲۶
شهریار با شعر علی ای همای رحمتش معروف بود. اما برخی حسودان ادیب نما می خواستند بگویند شهریار در غزل گویی توانا نیست. شهریار غزل "نقش حقایق" را سرود و دهان همه حسودان بسته شد. تازه مضمون این غزل یک مضمون عرفانی و معنوی است و این مضمون چندان با غزل رایج سر و کار ندارد. اگر می خواست در رابطه با عشق زمینی یا همان عرفان رایج ولی در با الفاظ عشث زمینی می سرود چیز دیگری می شد.
user_image
محمد امین
۱۳۹۳/۰۶/۱۹ - ۰۲:۴۶:۵۰
واقعا شاهکار است شاهکار.......
user_image
بهروز
۱۳۹۴/۰۳/۱۸ - ۱۴:۱۸:۵۰
سلامباید دو مصراع اول و مصراع دوم بیت پنجم با علامت سؤال نوشته بشه.این غزلم بر اساس یکی از غزلیات حافظ سروده شدهنمیدونم غزل چندمهبا همین تیپ قافیه ها
user_image
مهدی محمودنیا
۱۳۹۵/۱۱/۲۴ - ۰۴:۵۷:۴۷
آمد و با این بیت بازهم آتش به جانم انداخت و رفت...دیدی که چه غافل گذرد قافله عمربگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت
user_image
سیمحمد امیرمیران
۱۳۹۶/۰۶/۲۸ - ۱۰:۰۱:۱۳
دیدی که چه غافل گذرد قافه عمر بگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت آهسته که اشکی به واعت بفشانیم ای عمر که سیلت ببرد چیست شتابت این دو بیت یکی از شاه ابیات مرحوم استاد شهریار است ، بسیار ظریف و پر نغز
user_image
جمال احمدی آیین
۱۳۹۷/۰۹/۱۹ - ۱۱:۱۰:۰۷
این غزل زیبا در اصل اقتباس و استقبالی از این غزل معروف حضرت حافظ است: ای شاهد قدسی که کشد بند نقابتو ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبتخوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوزکاغوش که شد منزل آسایش و خوابتدرویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشداندیشه آمرزش و پروای ثوابتراه دل عشاق زد آن چشم خماریپیداست از این شیوه که مست است شرابتتیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفتتا باز چه اندیشه کند رای صوابتهر ناله و فریاد که کردم نشنیدیپیداست نگارا که بلند است جنابتدور است سر آب از این بادیه هش دارتا غول بیابان نفریبد به سرابتتا در ره پیری به چه آیین روی ای دلباری به غلط صرف شد ایام شبابتای قصر دل افروز که منزلگه انسییا رب مکناد آفت ایام خرابتحافظ نه غلامیست که از خواجه گریزدصلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابتحافظ