شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۲۹ - انتحار تدریجی

۱

خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست

به زندگانی من فرصت جوانی نیست

۲

من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار

خدای شکر که این عمر جاودانی نیست

۳

همه به گریه ابر سیه گشودم چشم

دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست

۴

به غصه بلکه به تدریج انتحار کنم

دریغ و درد که این انتحار آنی نیست

۵

نه من به سیلی خود سرخ میکنم رخ و بس

به بزم ما رخی از باده ارغوانی نیست

۶

ببین به جلد سگ پاسبان چه گرگانند

به جان خواجه که این شیوه شبانی نیست

۷

ز بلبل چمن طبع شهریار افسوس

که از خزان گلشن شور نغمه‌خوانی نیست

تصاویر و صوت

نوح منوری :
پری سانکنی عندلیب :

نظرات

user_image
ف.
۱۳۹۱/۱۰/۲۱ - ۰۱:۲۱:۵۷
با سلام. در مصراع دوم بیت آخر، واژه «گلشن» اشکال وزنی ایجاد می کند و صحیح « گلش » است.توفیق یارتان
user_image
سلیمی
۱۳۹۳/۰۱/۲۷ - ۰۱:۰۳:۲۸
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر- این سفر راه قیامت می روی تنها چرا
user_image
س ش
۱۳۹۸/۰۵/۱۸ - ۱۱:۱۵:۱۰
ز بلبل ِ چمن طبع شهریار افسوسکه از خزان گلشن شور نغمه خوانی نیستواژه ی گلشن همانطور که آمده درست است... فقط باید حرف اضافه ی از به در تبدیل شود ، به شکل زیر:که در خزانِ گلشن شورِ ِ نغمه خوانی نیست.