شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۵ - ارباب زمستان

۱

زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را

ولیکن پوست خواهد کَند ما یک‌لاقبایان را

۲

رهِ ماتم‌سرای ما ندانم از که می‌پرسد

زمستانی که نشناسد درِ دولت‌سرایان را

۳

به دوش از برف بالاپوش خز ارباب می‌آید

که لرزاند تنِ عریانِ بی‌برگ‌و‌نوایان را

۴

به کاخِ ظلم باران هم که آید سر فرود آرد

ولیکن خانه بر سر کوفتن داند گدایان را

۵

طبیبِ بی‌مروّت کی به بالینِ فقیر آید

که کس در بند درمان نیست درد بی‌دوایان را

۶

به تلخی جان سپردن در صفای اشک خود بهتر

که حاجت بردن ای آزاده‌مرد این بی‌صفایان را

۷

به هر کس مشکلی بردیم و از کس مشکلی نگشود

کجا بستند یارب دست آن مشکل‌گشایان را

۸

نقاب آشنا بستند کز بیگانگان رستیم

چو بازی ختم شد بیگانه دیدیم آشنایان را

۹

به هر فرمان آتش عالمی در خاک و خون غلتید

خدا ویران گذارد کاخ این فرمانروایان را

۱۰

به کام مُحتَکِر روزیِ مردم دیدم و گفتم

که روزی سفره خواهد شد شکم این اژدهایان را

۱۱

به عزّت چون نبخشیدی به ذلّت می‌سِتانَندَت

چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را

۱۲

حریفی با تمسخر گفت زاری شهریارا بس

که می‌گیرند در شهر و دیار ما گدایان را

تصاویر و صوت

پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
shokuhi
۱۳۸۷/۱۱/۲۶ - ۰۶:۵۴:۳۰
در مصرع نخست بیت چهارم به جای حرف "ه" واژه "آه" را بیافزایید.شکوهی
پاسخ: با تشکر از اشاره‏ی شما، با توجه به وزن شعر به نظر می‏رسد در مصرع مذکور حرف «ه» کلاً اضافه باشد. بنابراین «به کاخ ظلم باران هم که آید ه سر فرود آرد» با «به کاخ ظلم باران هم که آید سر فرود آرد» جایگزین شد.
user_image
بصیری
۱۳۸۹/۰۳/۱۴ - ۱۹:۳۱:۵۶
با عرض درود و تهیات فراوان1- در مصرع دوم از بیت اول از غزل شماره 5 (ارباب زمستان) شهریار: «یک لا» باید «یکلا» نوشته شود زیرا یک کلمه و صفت است برای قبایان : یکلا قبایان2- بیت دوم : ماتمسرای صحیح است. نبایست ماتم وسرای را جدا نوشت3- بیت 9 : غلطیدن از غلط میآید و در اینجا غلط است. منظور از در خون غلتیدن است لذا غلتید صحیح است.4- در مصرع دوم همین بیت (بیت 9) «گذارد» بجا نیست زیرا کاخ فرمانروایان ویران نیست که آنرا به همان حال ویران بگذاریم بلکه «نماید» صحیح است : خدا ویران نماید کاخ این فرمانروایان رابا سپاس فراوان از زحمات فردفرد وابستگان به «گنجور»، نکات بالا را که احتمالاً اشتباه در تحریر بود، معروض و امید تصحیح دارد. ارادتمند و آرزمند توفیق شما. بصیری (فقیر)پاریس یکم ژوین 2010
پاسخ: با تشکر، موارد 1 تا 3 تصحیح شد، هر چند «غلطیدن» هم با توجه به سابقۀ استفاده از آن و وجود آن در لغتنامه درست است و مصدر جعلی «غَلَطیدن» چندان کاربرد و معنا و مفهومی ندارد که بخواهد خواننده را بین غلت زدن و احتمالاً غلط کردن به اشتباه بیندازد. مورد چهارم را واگذار می‌کنیم تا دوستانی که دسترسی به دیوان شهریار دارند ما را از درست آن مطمئن کنند چرا که تصحیح اشعار با تکیه بر دلیل و منطق زمانی که سند چاپی در دسترس است ولو این که منطق قویاً چیزی خلاف سند حکم کند کار درستی نیست و به تحریف می‌انجامد.
user_image
نگین شکروی
۱۳۸۹/۰۳/۱۵ - ۰۰:۴۰:۰۴
با درود وسپاس فراوان کلمات "یک لا" و " ماتم سرا" در فرهنگ های معتبر لغات فارسی ازجمله فرهنگ دهخدا و فرهنگ معین بصورت جدا از هم نوشته شده اند. همچنین کلمه ی " غلت " بصورت " غلط"به فتح غ وسکون لام با استناد به فرهنگ لغات به یک معنی است وبه هردو صورت نوشته می شود. دربیت نهم نیز "ویران گذارد" مطابق با نسخه ی اصلی است .ابیات دهم ویازدهم این شعر نیزازقلم افتاده اند وبدینقرارند :به کام محتکر روزی مردم دیدم وگفتم که روزی سفره خواهدشد شکم این اژدهایان را به عزت چون نبخشیدی به ذلت می ستانندت چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را
پاسخ: با تشکر فراوان، با تکیه به تحقیق شما موارد تغییر داده شده را بازگرداندیدم و ابیات جاافتاده را اضافه کردیم.
user_image
منصور
۱۳۹۱/۰۵/۲۸ - ۲۱:۵۶:۰۲
با درود و خدا قوتدر مصراع دوم بیت 9 همان « خدا ویران گذارد ... » درست است چون شهریار شاعری دو زبانه است و و این عبارت« خدا ویران گذارد » عین ترجمه از زبان ترکی است اما «خدا ویران نماید» با وجود این که در وزن ایرادی ندارد، تغییر سلیقه ای استسپاس از این سایت سیار سودمندتان
user_image
بیرانوند
۱۳۹۴/۰۴/۱۷ - ۱۰:۱۳:۰۱
زیبا بود .
user_image
یونس
۱۳۹۶/۰۱/۰۳ - ۱۲:۲۷:۲۲
سلام معنای مصرع "به دوش از برف بالاپوش خز ارباب می آید" رو لطفا کمک کنید بهتر درک کنم.
user_image
مهدی ملک زاده
۱۳۹۶/۰۶/۰۴ - ۱۶:۴۰:۴۷
به: منصور شاید منظور شهریار این بوده که کاخ فرمانروایان ویران بوده و برکت و صفایی در آن وجود ندارد و از خداوند میخواهد کاخ ها به همین وضع بمانند
user_image
رضا صلاحی
۱۳۹۶/۰۹/۲۸ - ۰۶:۰۴:۲۸
با درود فراوانبه: یونسبه دوش از برف بالاپوش خز ارباب می آید. که لرزاند تن عریان بی برگ ونوایان رادر این بیت زمستان به اربابی تشبیه شده که با بالاپوشی از خز و (برف) از راه می رسد و لرزه بر تن بینوایان (کنایه از سرما) می اندازد. در مصرع دوم شاعر به زیبایی،" لرزیدن در اثر سرما" را به ترس رعیت از ارباب تشبیه کرده است.
user_image
یونس
۱۳۹۷/۱۰/۱۴ - ۱۳:۴۰:۳۹
ممنون جناب صلاحی عزیزبه نکته زیبایی اشاره کردید.
user_image
سپه راد
۱۳۹۹/۰۸/۳۰ - ۱۳:۴۱:۳۹
سلام مصراع آخر (در شهر و دیار ما) حرف آخر دیار کسره داره یا ساکن؟
user_image
رامین راقب
۱۳۹۹/۰۹/۱۰ - ۱۸:۳۵:۱۹
با سلام در بیت 9 مصرع2 ویران(گذارد) صحیح است ضمن اینکه در دیوان استاد شهریار آمده ویران گذارد . از این گذشته اگر می گفتند ویران نماید دعای ایشان به آنی مستجاب می شد ولی حاکمان دستور باز سازی را از فردای ویرانی میدادند . اما گذارد یعنی همچنان ویرانی ادامه دار باشد و هرگز آباد نشود.
user_image
دختر پرسپولیسی
۱۴۰۱/۰۶/۲۷ - ۰۸:۱۹:۴۳
ببخشید میشه بگید معنی این بیت چی میشه  به کاخ ظلم باران هم که اید سر فرو ارد ولیکن خانه در سر کوفتن داند گدایان را 
user_image
فاطمه یاوری
۱۴۰۱/۱۲/۰۱ - ۰۶:۴۹:۴۳
چو بازی ختم شد بیگانه دیدیم آشنایان را....
user_image
آیلین جعفری
۱۴۰۲/۰۹/۲۵ - ۱۲:۰۶:۰۳
خیلی هم زیبا👌 واقعا لذت بردم