شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۶۵ - ای شیراز

۱

دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز

سرم آمد به برِ سینه؛ سلام ای شیراز

۲

وامداریم و سر افکنده ز خجلت در پیش

که پس‌انداخته‌ایم این‌همه وام ای شیراز

۳

توسن بخت نه رام است خدا می‌داند

ورنه دانی که مرا چیست مرام ای شیراز

۴

نَکهت باغ گل و نُزهت نارنجستان

از نسیمم بنوازند مشام ای شیراز

۵

نرگسم سوی چمن خوانَد و سروم سوی باغ

من مردد که دهم دل به کدام ای شیراز

۶

به قیام از بر هر گنبدِ سبزی، سروی

چون عروسانِ خرامان به خیام ای شیراز

۷

توئی آن کشور افسانه که خشت و گِل تست

با من از عهد کهن پیک و پیام ای شیراز

۸

سرورانت مگر از سرو روانت زادند؟

که در آفاق بلندند و بِنام ای شیراز

۹

قرن‌ها می‌رود و ذکر جمیل سعدی

همچنان مانده در اَفواهِ اَنام ای شیراز

۱۰

خواجه بفشرد سخن را و فکندش همه پوست

تا به لب رانْد همه جان کلام ای شیراز

۱۱

زان می لعل که خمخانه به حافظ دادی

جرعه‌ای نیز مرا ریز به جام ای شیراز

۱۲

زان خرابات که بر مسند آن خواجه مقیم

گوشه‌ای نیز مرا بخش مقام ای شیراز

۱۳

پختگان سوخته خوانندم و انصافم کو

آتشی را که تویی من هله خام ای شیراز

۱۴

تُرک‌جوشی زده‌ام نیم‌پز و نامطبوع

تب عشقی که بتابیم تمام ای شیراز

۱۵

شهسوار سخنم لیک نه با آن شمشیر

که به روی تو برآید ز نیام ای شیراز

۱۶

شاید از گرد و غبار سفرم نشناسی

شهریارم، به در خواجه غلام ای شیراز

تصاویر و صوت

شهر یار ج۴ - افسانه شب و سایر آثار چاپ نشده - محمد حسین شهریار - تصویر ۱۳۸
بهمن کلانتری :

نظرات

user_image
طاهره
۱۳۹۰/۱۲/۲۴ - ۰۵:۵۶:۱۰
بسیار عالی بود.در این غزل یک بیت را به سعدی و چهار بیت را به حافظ اختصاص داده.در بیت آخر هم خیلی زیبا خودش را معرفی میکند.برای هرکس که میخوانم میگویم آخرش میفهمید از کیست خیلی خوشش میآید.خدا رحمتش کند.بشدت عاشق حافظ بوده.در یک جای دیگر هم میگوید دل و جانی که در بردم من ازترکان قفقازی به شوخی میبرند از من سیه چشمان شیرازی
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۴۰۳/۰۲/۱۶ - ۰۶:۳۷:۲۲
بیت 8 سرورانت مگر از سرو روانت زادند که در آفاق بلندند و به‌نام ای شیراز به‌نام باید بنام نوشته شود بنام یعنی نام آور و مشهور اصلاح شد و این توضیح را نوشتم که بعدا کسی به نگارش «بنام» ایرادی نگیرد و بدانیم که همین درست است
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۴۰۳/۰۲/۱۶ - ۱۶:۳۵:۲۱
شهریار ارادت بسیاری به شیراز داشت خصوصا به حافظ و تخلص «شهریار» را نیز با تفأل به حافظ و بیت زیر انتخاب کرده است:غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابمبه شهر خود روم و شهریار خود باشماما در اینجا اشارتی هم دارد به برخی مکان‌های دیدنی شیراز:نَکهت باغ گل و نُزهت نارنجستانباغ گل علاوه بر باغ‌های متعدد شیراز از جمله باغ ارم (خیابان ارم) و باغ جهان‌نما (شمال آرامگاه حافظ)، شاید اشاره‌ای به باغ گل‌ها در انتهای بلوار چمران داشته باشد.نارنجستان علاوه بر کلیت نارنج شیراز و خیابان‌های شیراز که سراسر درختان نارنج است، اشاره به باغ نارنجستان در خیابان فتحعلی خان زند دارد. (دو خیابان زند در شیراز وجود دارد یکی خیابان مرکزی شهر که در واقع خیابان کریم خان زند است و یک خیابان موازی آن که فتحعلی خان زند است، از دروازۀ قصاب‌خانه شروع می‌شود و به خیابان قصرالدشت منتهی می‌شود. دیدنی‌های بسیاری از جمله باغ نارنجستان، خانه زینت الملوک، مسجد نصیرالملک، آرامگاه شیخ روزبهان فسایی، کوچه امامزاده زنجیری، کوچۀ قَشَو رَشَو ghashow rashow و .... در این خیابان قرار دارند)شاهچراغ هم در همین مسیر است. توضیح یک بیت:زان می لعل که خمخانه به حافظ دادیجرعه‌ای نیز مرا ریز به جام ای شیرازاز آن می که به حافظ یک خمخانه از آن را دادی یک جرعه به من بده
user_image
بهمن کلانتری
۱۴۰۳/۰۲/۲۲ - ۱۴:۰۱:۲۷
با درود و عرض ادب من حافظِ بیش از یکصد غزل از استاد شهریار هستم و هنگام مطالعه‌ی صدباره‌ی این غزل (ای‌شیراز) متوجه بیت جدید و غریبی در آن شدم: پختگان سوخته خوانند و انصافم کو آتشی را که تویی من هله خام شیراز این بیت علاوه بر غریب و جدید بودن در نظرم، دارای خطایی عجیب نیز بود: واژه‌ی "هله" به معنای "آگاه باش" است که استفاده از آن در این بیت، توسط شهریار، کمی برای من غیرمنطقی می‌آمد. پس با توجه به تعهد و تعصبی که به این شاعر بزرگ دارم، به کتابخانه‌ی ملی ایران (واقع در اتوبان حقانی تهران) مراجعه کرده و غزل "ای شیراز" را در دو نسخه‌ی قدیمی و متفاوت از کتب غزلیات شهریار مطالعه نمودم؛ که طبق انتظارم در هیچکدام از آنها، چنین بیتی وجود خارجی نداشت و زدودن این بیت از این غزل استاد شهریار ضروریست. مطالعه، ویرایش و تصحیح در گنجور، سرگرمی روزانه‌ی من است... و متاسفانه این نخستین بار بود که یک ویرایش توسط این حقیر، مورد تایید ادمین‌های محترم گنجور قرار نگرفت.