شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۷۱ - خدا حافظ

۱

به تودیع تو جان می‌خواهد از تن شد جدا حافظ

به جان کندن وداعت می‌کنم حافظ خداحافظ

۲

ثناخوان توام تا زنده‌ام اما یقین دارم

که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ

۳

من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم

نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ

۴

هم از چاهم برآوردی و هم راهم نشان دادی

که هم حَبل‌ُالْمَتین بودی و هم نورُالهُدیٰ حافظ

۵

تو صاحب‌خرمنی و من گدایی خوشه‌چین امّا

به انعام تو شایستن، نه حدّ هر گدا حافظ

۶

به شعری کز تو در آغاز عشق کودکی خواندم

به گوش جان هنوزم از خدا آید ندا حافظ

۷

به روی سنگ قبر تو نهادم سینه‌ای سنگین

دو دل با هم سخن گفتند بی‌صوت و صدا حافظ

۸

در اینجا جامهٔ شوقی قبا کردن نه درویشی است

تُهی کن خِرقه‌ام از تن که جان باید فدا حافظ

۹

تو عشق پاکی و پیوند حُسن جاودان داری

نه حُسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ

۱۰

سخن را گر همه یک جملهٔ دستوری انگاریم

تو و سعدی خبر بودید و باقی مبتدا حافظ

۱۱

هر آنکو زنگ غم دارد به دل از غمزهٔ خوبان

تو بزدایی غمش از دل به سازی غم‌زدا حافظ

۱۲

مگر دل می‌کَنم از تو بیا مهمان به راه انداز

که با حسرت وداعت می‌کنم حافظ خداحافظ

تصاویر و صوت

پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
مهدی خاتمی
۱۳۸۸/۱۱/۰۳ - ۱۴:۴۶:۳۸
بیا مهمان به راه انداز dar byte akhar sahih mibashad
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
nima
۱۳۹۱/۱۰/۱۲ - ۰۴:۵۲:۴۸
سخن را گر همه یک جمله دستوری انگاریمتو و سعدی خبر بودید و باقی مبتدا حافظ
user_image
محمد حسین عمومی.قم
۱۳۹۲/۰۹/۰۴ - ۰۶:۰۱:۱۰
این شعر برای مشاعره عالی است.با تشکر
user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۰۹/۰۴ - ۰۶:۲۲:۱۱
آقای عمومی من هم کاملا موافقم 8بیتی که همه به حرف دشوار ظ ختم میشوند و شروع ابیات 6حرف پر کاربرد است
user_image
فاطمه
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۱۴:۲۸:۱۹
سلاممن نسخه ی خطی این غزل را در دست دارم و بیت ،سخن را گرهمه یک جمله ی دستوری انگاریمتو وسعدی خبربودید و باقی مبتدا حافظرا جا انداخته ایدبا تشکر
user_image
علی
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ - ۲۰:۳۷:۲۶
سخن را گرهمه یک جمله ی دستوری انگاریمتو وسعدی خبربودید و باقی مبتدا حافظلطفا اینو اضافه کنید
user_image
حسین
۱۳۹۴/۰۱/۲۷ - ۲۰:۴۴:۴۰
بسیار زیبا وپر سوز
user_image
بابک
۱۳۹۴/۰۹/۲۷ - ۱۲:۲۹:۰۴
سلام.یه سوال دارم درباره ی مشاعره.توی مشاعره،بیت جدید حتما باید با آخرین حرف بیت قبلی شروع بشه یا با حروف همصدا با اون هم میشه؟؟مثلا اگر بیت قبلی با ظ تموم بشه ،بیت بعدی میتونه با ز ،ذ یا ض هم شروع بشه یا نه؟؟
user_image
س م
۱۳۹۴/۰۹/۲۷ - ۱۲:۴۰:۴۳
بابک جاندر مشاعره ی تک بیتی بیت جواب با حرف آخر بیت قبلی شروع میشودولی در مشاعره ی موضوعی اینطور نیست
user_image
علی
۱۳۹۴/۱۰/۱۸ - ۱۶:۰۷:۵۱
اینکه شهریار از تخلص خودش در بیت آخر حرفی نزده یک نوع فروتنی و شکسته نفسی است . در مقابل حافظ همچون شاگرد رفتار کرده
user_image
امید
۱۳۹۴/۱۱/۰۹ - ۱۰:۰۵:۱۲
چرا تو هر سایتی که می رم این شعر کم و زیاد می شه؟ مثلاٌ:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
کریم انبوهی
۱۳۹۷/۰۷/۱۲ - ۱۸:۱۶:۲۳
یادم میاد موقعی که مرحوم شهریار به مرض موت در بیمارستان بستری بودند این غزل را یکی از شعرای جوان آذری بر وی می خواندند و آن مرحوم هم تکرار می کردند.
user_image
سیدمحمد جواد فاضلیان
۱۳۹۷/۱۱/۱۶ - ۰۹:۲۴:۲۷
هم از چاهم برآوری و هم راهم نشان دادی.که هم حبل المتین بودی و هم نورالهدی حافظ.جا افتاده و بیت سوم است.
user_image
حامد
۱۳۹۸/۱۰/۲۹ - ۰۵:۱۳:۰۲
این غزل با تمام ابیاتش به این صورت هست.به تودیع تو جان میخواهد از تن شد جدا ، حافظبه جان کندن وداعت میکنم حافظ ، خداحافظثناخوان توام تا زنده ام ، اما یقین دارمکه حق چون تو استادی نخواهد شد ادا، حافظمن از اول که با خوناب اشک دل وضو کردمنماز عشق راهم باتو کردم اقتدا ، حافظهم از چاهم دراوردی ، و هم راهم نشان دادیکه هم حبل المتین بودی و هم نورالهدی ، حافظتو صاحب خرمنی و من گدائی خوشه چین امابه انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظبه شعری کز تو در آغاز فصل کودکی خواندمبه گوش جان هنوزم از خدا آید ندا حافظبه روی سنگ قبر تو نهادم سینه ای سنگیندو دل باهم سخن گفتند بی صوت و صدا حافظدر اینجا جامه شوقی قبا کردن نه درویشی ستتهی کن خرقه ام از تن که جان باید فدا حافظتو عشق پاکی و پیوند حسن جاودان دارینه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظسخن را گر همه یک جمله دستوری انگاریمتو و سعدی خبر بودید و باقی مبتدا حافظهر آنکو زنگ غم دارد بدل از غمزه خوبانتو بزدائی غمش از دل بسازی غمزدا حافظمگو دل میکنم از تو ، بیا مهمان براه اندازکه با حسرت وداعت میکنم حافظ ، خداحافظ