شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۷۴ - یاران دغل

۱

گر من از عشق غزالی غزلی ساخته‌ام

شیوه تازه‌ای از مبتذلی ساخته‌ام

۲

گر چو چشمش به سپیدی زده‌ام نقش سیاه

چون نگاهش غزل بی‌بدلی ساخته‌ام

۳

گر چو زنبور به میشم بنوازند رواست

کز لب لعل تو نوشین عسلی ساخته‌ام

۴

شکوه در مذهب درویش حرامست ولی

با چه یاران دغا و دغلی ساخته‌ام

۵

ادب از بی‌ادب آموز که لقمان گوید

از عمل سوخته عکس‌العملی ساخته‌ام

۶

می‌کنم چشم طمع می‌شکنم دست سوال

من که با جامعهٔ کور و شلی ساخته‌ام

۷

چه خروسی تو که وقتی نشناسی ورنه

من به هر عربدهٔ بی‌محلی ساخته‌ام

۸

درنمی‌یابی اگر ذوق، نه من در هر بیت

طرفه مضمونی و ضرب‌المثلی ساخته‌ام؟

۹

می‌چرانم به غزل چشم غزالان وطن

مرتعی سبز به دامان تلی ساخته‌ام

۱۰

من در این کلبهٔ تاریک به اشراق ادب

آفتابم که به برج حملی ساخته‌ام

۱۱

شهریار از سخن خلق نیابم خللی

که بنای سخن بی‌خللی ساخته‌ام

تصاویر و صوت

شهرِ یار ج۱ - غزلیات، قطعات، رباعیات - تصویر ۴۷
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
بی نام
۱۳۹۰/۰۹/۲۴ - ۱۱:۳۷:۴۰
چو خروسی تو که وقتی نشناسی ورنهمن به هر عربده ای بی محلی ساخته ام
user_image
سحر ا
۱۳۹۱/۱۱/۰۴ - ۰۸:۲۰:۲۱
میکنم چشم طمع میشکنم دست سوالمن که با جامعه ی کور و شلی ساخته اماین بیت قبل از بیت "شکوه در مذهب درویش..." است
user_image
محمدرضا
۱۳۹۳/۰۲/۲۷ - ۱۲:۰۳:۴۸
من که غزلی گویم ازعشقش به حسن خانه ای از مهرووفا درکنج دلم ساخته ام
user_image
مهدی
۱۳۹۳/۰۹/۰۸ - ۰۸:۴۴:۴۲
به نظر می رسد این شعر در
پاسخ به انتقاداتی باشد که بر شعر دیگری از شهریار وارد شده است.... در آن شعر با این مطلعامشب از دولت می دفع ملالی کردیماین هم از عمر شبی بود که حالی کردیمدر انتها چنین نقل می شود که شهریار غزلم خوانده غزالی وحشیبد نشد با غزلی صید غزالی کردیماین غزل در این مجموعه به شماره 94 ثبت گردیده است
user_image
مظهر
۱۳۹۳/۱۱/۲۹ - ۱۰:۳۳:۳۵
آقا محمد رضا بیتی که آورده اید ازنظر وزن وقافیه با شعر استاد هم خوانی ندارد ودر وزن خودش هم دارای اشکال است حالا از کیه نمیدونم؟
user_image
علی
۱۳۹۴/۰۲/۱۶ - ۱۰:۵۶:۲۶
در دلو فکر و خیالم ز بدی های حبیب / یار عاشق دل و صاحبنظری ساخته ام
user_image
ال.دیار
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۰۸:۳۵:۴۴
زندگی بودن عشق است دلیل وعِللشمن بَد از زندگی م بی عللی ساخته ام
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۰۹:۳۳:۲۹
درود ال.دیار گرامیدوست گرامی بر من منت میگزارید اگر بیت درج شده را معنی کنید. چند روزیست که درباره تفاوت واژگان دلیل و علت می اندیشم. برخلاف آنچه به نظر میرسد معنای متفاوتی دارند. دلیل بیشتر به معنای راهبر و رهنماست و علت به معنای ریشه و سبب! معادل انگلیسی دقیق واژه دلیل واژه guide و معادل انگلیسی دقیق واژه علت واژه cause به معنای سبب و defect به معنای نقص است. هر چند هر دو مفهوم سهوا با واژه reason نیز بیان میشوند. فرض میکنیم من تشنه ام. لذا آب می نوشم. اینجا از دست دادن آب بدن علت تشنگی من است. ولی تشنگی ام دلیل ندارد. بلکه خود دلیل و راهبر من به سوی آب است.پس در این مورد خاص علت منتهی میشود به دلیل و دلیل منتهی میشود به یک عمل خاص. حالا هنوز نمیدانم این کشف اخیرم به چه درد می خورد؟!فردا درباره اش فکر خواهم کرد!
user_image
دانیال عطائی
۱۳۹۶/۰۹/۱۱ - ۱۶:۰۴:۳۳
سلامبه حضورتان عرض کنم عزیزی که حاشیه ی 1 را نوشتند باید به این نکته توجه داشته باشند که در اصل این بیت در شعر استاد شهریار نیست هرچند توسط ایسان گفته شده.جهت رفع ابهام باید بگویم همانطور که می دانید ایشان در مراسمی در حضور ملک الشعرا بهار و ایرج میرزا و تعداد زیادی از ادیبان آن دوره این غزل خود را به عنوان یک فرد جدیدالورود به محفل ادبی ملک الشعرا به جمع تقدیم کردند.هنگامی که به بیت اشاره شده در حاشیه ی 2 رسیدند (که جایگاه آن در غزل مذکور بین ابیات 3 و4 است ) فرد سیاسی در جمع به طعنه حرفی را به استاد شهریار می گوید و ایشان بیت ذکر شده در حاشیه 1 را در جواب آن مرد به صورت بداهه می سرایند که مورد تشویق شدید حضار هم قرار می گیرند.
user_image
پارسا اوسطی
۱۴۰۱/۱۰/۱۰ - ۱۱:۳۰:۴۰
گر من از عشق و دواتی نوبری ساخته ام شیوه ی بهتری از نیشکری ساخته ام