شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۷۶ - زندان زندگی

۱

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم

روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

۲

در آستان مرگ که زندان زندگیست

تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم

۳

پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل

یک روز خنده کردم و عمری گریستم

۴

طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست

چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم

۵

خود مدعی که نمرهٔ انصاف اوست صفر

در امتحان صبر دهد نمره بیستم

۶

گر آسمان وظیفهٔ شاعر نمی‌دهد

گو نام هم به خفیه بلیسد ز لیستم

۷

سرباز مفت این همه درجا نمی‌زند

سرهنگ گو ببخش به فرمانِ ایستم

۸

گوهرشناس نیست در این شهر شهریار

من در صف خزف چه بگویم که چیستم

تصاویر و صوت

نوح منوری :
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
همدرد شهریار
۱۳۸۹/۱۱/۰۹ - ۰۷:۴۵:۰۸
با عرض سلام و خسته نباشیدنمیدانم چرا بعد از بیت چهارم سه بیت افتاده است!!!!بعد از بیت چهارم:خود مدعی که نمره ی انصاف اوست صفردر امتحان صبر دهد نمره بیستمگر آسمان وظیفه ی شاعر نمیدهدگو نام هم بخیفه بلید نیستمسرباز مفت اینهمه درجا نمیزندسرهنگ گو ببخش بفرمان ایستمبا تشکر
user_image
سیر
۱۳۹۲/۱۰/۰۵ - ۰۵:۱۸:۵۷
باسلام این شعر را شهریار در مورد امام حسن نوشته که غزل در مورد دو رویی دوستان هست.باتشکر
user_image
جواد انصاری
۱۳۹۲/۱۰/۱۰ - ۰۲:۴۶:۳۳
این ابیات نیز ظاهرا مربوط به سروده شهریار است:گاهی به کوه و گاه به صحرا گریستمهرجا که گفت مهر تو آنجا گریستمتوفان نوح زنده شد از اشک چشم من با اینکه از غمت به مدارا گریستمیارب چه چشمه ای است محبت که من از آنیک قطره ای چشیدم ودریا گریستم با تشکر - انصاری
user_image
مهدی
۱۳۹۲/۱۰/۱۸ - ۱۰:۳۴:۰۱
سلاممتشکرم از سایت زیبایتانمقداری از اشعار استاد شهریار در این گنجور درج نشده که اتفاقا اشعار بسیار زیبایی هم درآن بین وجود دارد2نمونهدلی شکسته وچنگی گسسته گیسویمونوای نای عراقیو... اشعاری چند که بسیارهم معروفند
user_image
سورنا
۱۳۹۳/۱۰/۰۱ - ۰۴:۴۹:۳۳
سلام. همدرد شهریار به نکته هوبی اشاره کرد بعد از بیت چهارم اون دو سه بیت جا افتاده. لازم به ذکر که این شعر و استاد در مدینه و در قبرستان بفیع برای آقا امام خسن سرودن
user_image
م.ب
۱۳۹۳/۱۲/۰۸ - ۰۶:۱۰:۳۸
بشر از مادر ایام نمیزاد ای کاش تا عنا ن در کف تقدیر نمیداد ای کاشاین غزل بسیار زیبارو هم لطفا بگذارید رو صفحه
user_image
محمد رشیدی
۱۳۹۴/۰۴/۳۰ - ۰۷:۵۹:۳۵
گوهر شناس هست در این شهر شهریار صف خزف نوبت به گوهر نمیدهد با تشکر :محمد رشییدی
user_image
منصور فراهانی
۱۳۹۴/۰۸/۲۸ - ۱۶:۴۷:۳۵
امروز صیح توی روضه ،حاج محسن عسکری :نزد شهریار بودیم باشعرا گقنم توهم به امام حسن ... گفت اتفاقا"بهترین غزلمرا به امام حسن علیه السلام گفتم وباهم خواتدیم و به شدت وزیاد گریستیم
user_image
آرش زهرالعسل
۱۳۹۹/۰۸/۲۸ - ۱۱:۲۸:۴۲
مرحوم آقای‌محسن‌عسگری که از دوستان قدیمی استادشهریار بودند نقل می‌کردن که استاد شهریار این شعر رو برای حضرت‌امام‌حسن‌مجتبی علیه‌السلام سرودن و مباهات می‌کردن که بهترین غزل‌شون رو تقدیم آن‌حضرت کردند.
user_image
کاملیا
۱۳۹۹/۰۹/۱۵ - ۰۶:۳۷:۴۱
سلام و روز به خیر کاشکی حداقل درک و دریافت از این غزل را هم می گفتید
user_image
رهرو
۱۳۹۹/۱۱/۱۰ - ۰۶:۰۵:۲۳
بیت اول آتش در خرمن قلب عاشقانی می اندازد که در حسرت دیدار مجدد معشوق میسوزند....
user_image
Ali Zaree
۱۴۰۱/۰۶/۲۲ - ۰۵:۲۸:۵۶
عالی